در بيمارستانی دو مرد بیمار در يک اتاق بستری بودند.يکی از بيماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر يک ساعت روی تختش بنشيند. تخت او در کنار تنها پنجره اتاق بود اما بيمار ديگر مجبور بود هيچ تکانی نخورد و پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد.آنها ساعتها با يکديگر صحبت می کردند. از همسر. خانواده . خانه . سربازی يا تعطيلاتشان با هم حرف می زدند.هر روز بعد از ظهر بيماری که تختش در کنار پنجره بود می نشست و تمام چيزهايی که بيرون از پنجره می ديد برای هم اتاقيش توصيف می کرد.بيمارديگردرمدت اين يک ساعت.باشنيدن حال وهوای دنيای بيرون.روحی تازه


آموزش ربان انگلیسی پنجره ,يک ,هم ,ساعت ,ظهر ,روی ,از ظهر ,يک ساعت ,بعد از ,روز بعد ,هر روزمنبع

زمان گذشته کامل استمراری

تست هاي زبان عمومي

unless

Subjunctive (I suggest you do)

A Quick Review of the Tenses (1)

SUBORDINATING CONJUNCTIONS

Present perfect continues (I have been doing)

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها

طراح حرفه ای سازه دانلود آهنگ جدید |آهنگ جدید|اچ تی موزیک چوب خط بهترین خدمات برش آلومینیوم bia2movie در و پنجره upvc ♣ سرگرمی ♣ انجام بهترین طراحی دکوراسیون اداری دانلود رایگان آهنگ های خارجی با متن و ترجمه فارسی فروشگاه معرفی اجناس