۱. حکایت اول قصه‌ی دو گنجشک

روزی، روزگاری، دو گنجشک در سوراخی لانه داشتند. سوراخ، بالای دیوار خانه‌ای بود و دو گنجشک به خوبی و خوشی در آن زندگی می‌کردند. پس از مدتی آن دو گنجشک صاحب جوجه‌ای شدند. آن‌ها خوشحال و خرم بودند. یک روز که گنجشک پدر برای آوردن غذا رفته بود مار بدجنسی که در آن نزدیکی‌ها بود به لانه آمد. گنجشک مادر پرواز کرد و روی دیوار نشست، اما جوجه گنجشک هنوز قدرت پرواز نداشت. مار به طرف جوجه گنجشک رفت. گنجشک مادر سر و صدا کرد. نزدیک مار رفت. به او نوک زد، 


آموزش ربان انگلیسی گنجشک ,مار ,لانه ,دیوار ,جوجه ,رفت ,دو گنجشک ,جوجه گنجشک ,در آن ,گنجشک مادر ,اما جوجهمنبع

زمان گذشته کامل استمراری

تست هاي زبان عمومي

unless

Subjunctive (I suggest you do)

A Quick Review of the Tenses (1)

SUBORDINATING CONJUNCTIONS

Present perfect continues (I have been doing)

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها

juniper6j situs interiordesign اینجا همه چی هست باشگاه برنامه نویسان جوان اولین باشگاه برنامه نویسی در ایران ایران پیکسل نگارین دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. وب بلاگ هنرستان دادافرید معرفی انواع ابزارآلات 10 top site